Web Analytics Made Easy - Statcounter

همشهری آنلاین: اولین برگ از این پرونده در آخرین روزهای تابستان سال 99 ورق خورد. آن روز به پلیس بندرعباس خبر رسید که در یکی از محله های شهر پسر جوانی بر اثر اصابت گلوله به قتل رسیده است. دقایق کوتاهی از این خبر گذشته بود که اولین گروه از ماموران پلیس به محل حادثه رسیدند و تحقیقات در این باره آغاز شد. مقتول جوانی حدود 30 ساله بود که بر اثر اصابت 2 گلوله جانش را از دست داده بود.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

آنطور که شواهد به دست آمده نشان می داد او از مدتی قبل با جوانی که در همسایگی شان زندگی می کرد اختلاف و کشمکش داشت و با بالاگرفتن این اختلافات جوان همسایه او را به قتل رسانده و به مکان نامعلومی گریخته بود.

در تحقیقات مقدماتی معلوم شد که متهم به قتل وارد حیاط خانه همسایه شده و در آنجا گلوله ها را شلیک کرده است؛ اما هیچ کس ندیده بود که او بعد از قتل کجا گریخته است و حتی اعضای خانواده اش نیز می گفتند که از او اطلاعی ندارد. در این شرایط تحقیقات همه جانبه پلیس برای دستگیری تنها متهم پرونده آغاز شد.

در کلانتری

چند روز از وقوع این قتل گذشته بود و تحقیقات برای دستگیری متهم همچنان ادامه داشت تا اینکه سرانجام او و پدرش به کلانتری منطقه رفتند و پدرش او را به ماموران تحویل داد. متهم به قتل که حدود 34 سال دارد ضمن اعتراف به قتل پسر همسایه مدعی شد که از سر عصبانیت دست به این کار زده و حالا هم از کرده اش پشیمان است. او گفت به دلیل اختلاف بر سر جای پارک خودرو از مدتی قبل با پسر همسایه اختلاف پیدا کرده بود و آنها چند مرتبه با یکدیگر درگیر شده بودند تا اینکه این اتفاق افتاد.

متهم در ادامه روند بررسی پرونده، در حضور بازپرس جنایی و کارآگاهان آگاهی صحنه جنایت را بازسازی کرد و جزئیات بیشتری از آنچه که اتفاق افتاده بود را شرح داد و در نهایت با تکمیل تحقیقات پرونده اتهامی اش با صدور کیفرخواست به دادگاه کیفری یک استان هرمزگان فرستاده شد.

محاکمه

در جلسه محاکمه بعد از آنکه نماینده دادستان به دفاع از کیفرخواست پرداخت و خواستار مجازات متهم شد، مادر مقتول بعنوان ولی دم در جایگاه ایستاد و خواستار قصاص قاتل پسرش شد. او گفت: ما سالها با یکدیگر همسایه بودیم اما پسر همسایه حرمت نگه نداشت و با ورود به حیاط خانه مان پسرم را به قتل رساند و حالا باید مجازات شود.

در ادامه این جلسه نوبت به متهم رسید تا از خودش دفاع کند. او گفت: بابت کاری که کرده ام، شرمنده اولیای دم هستم و از کرده ام پشیمانم؛ اما باور کنید همه چیز در یک لحظه اتفاق افتاد و من بخاطر عصبانیت دست به این کار زدم. او ادامه داد: ما سالها با یکدیگر همسایه بودیم و مشکلی نداشتیم؛ اما از مدتی قبل بخاطر جای پارک ماشین با هم اختلاف پیدا کردیم. او گاهی ماشینش را جلوی در خانه ما می گذاشت و همین موضوع پیش پا افتاده به اختلافی بین ما تبدیل شده بود. ما چند مرتبه بر سر این موضوع بایکدیگر درگیر شدیم تا اینکه روز حادثه در حالی که من خشمگین بودم اسلحه ای را که از مدتها قبل در خانه داشتم برداشتم و در خانه شان رفتم. وقتی در زدم او در را باز کرد و با دیدنش دستم روی ماشه رفت و از سر عصبانیت دو گلوله شلیک کردم. بعد از آن فرار کردند و چند روز در شهر آواره بودیم تا اینکه پدرم از من خواست خودم را تسلیم کنم.

به دنبال دفاعیات متهم هیئت قضایی وارد شور شدند و از آنجا که همه شواهد و مدارک به دست آمده از جمله اعترافات متهم علیه او بود، حکم به قصاص متهم دادند و این رای نیز مدتی بعد در دیوانعالی کشور تایید شد.

در یک قدمی چوبه دار

با قطعی شدن حکم قصاص پرونده به واحد اجرای احکام دادگستری بندرعباس فرستاده و مقدمات برای اجرای حکم فراهم شد. در این بین اما اعضای شورای حل اختلاف زندان و مسئولان اجرای احکام به رایزنی با ولی دم پرداختند تا شاید او از اجرای حکم صرف نظر کند. مادر مقتول اما برای اجرای حکم اصرار داشت. مسئول واحد صلح و سازش بارها به گفتگو با این زن پرداخت اما او به هیچ قیمتی حاضر نبود از قصاص قاتل صرف نظر کند. روز یکشنبه، همزمان با سالروز شهادت حضرت زهرا (س) بار دیگر تیم صلح و سازش از بندرعباس راهی خانه مادر مقتول در میناب شدند. این آخرین تلاش بود. چراکه اگر ولی دم این بار نیز برای اجرای حکم اصرار می کرد پرونده در نوبت اجرا قرار می گرفت. کاظم شاهرخ نیا، از اعضای شورای حل اختلاف زندان بندرعباس که پیش تر نیز باعث صلح و سازش در پرونده های زیادی شده در این جلسه با گفتگو با مادر داغدیده پرداخت و از او خواست به احترام ایام شهادت حضرت زهرا (س) قاتل را ببخشد. این مادر که تا آن لحظه آرام نشسته بود ناگهان بغضش ترکید و گفت فقط به احترام حضرت زهرا (س) از خون قاتل می گذرد. در این شرایط بود که او رضایت نامه را امضا کرد.

قاضی الهام پوردهقان فراشاه، معاون اجرای احکام دادگستری بندرعباس در این باره به همشهری گفت: در این پرونده تلاش های زیادی برای جلب رضایت اولیای دم انجام شد که خوشبختانه به نتیجه رسید. او ادامه داد: با جلب رضایت ولی دم متهم نیز که به 3 سال حبس محکوم شده بود از زندان آزاد شد.

کد خبر 816835 برچسب‌ها خبر مهم اعدام بندرعباس- استان هرمزگان قتل - قاتل حوادث ایران

منبع: همشهری آنلاین

کلیدواژه: خبر مهم اعدام بندرعباس استان هرمزگان قتل قاتل حوادث ایران مادر مقتول اجرای حکم حضرت زهرا ولی دم

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.hamshahrionline.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «همشهری آنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۹۳۱۸۶۴۲ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

عامل جنایت گاندی نمی‌دانست قاتل است | گفت و گو با متهم

همشهری آنلاین - حوادث: ظهر بیست و ششم فروردین‌ ماه، اهالی کوچه‌ای در خیابان گاندی صدای مشاجره زن و مردی جوانی را از داخل کوچه شنیدند. در جریان این درگیری، مرد جوان دیوانه وار با چاقو، به زن جوان ضربه زد و سپس از آنجا گریخت. شاهدان این صحنه هولناک با اورژانس و پلیس تماس گرفتند اما زمانی که آمبولانس رسید، زن جوان به دلیل شدت جراحات جانش را از دست داده بود. در این شرایط گزارش این حادثه به قاضی سالار صنعتگر، بازپرس جنایی تهران اعلام شد و او به همراه تیم بررسی صحنه جرم راهی محل جنایت شدند.

بررسی‌های اولیه از این حکایت داشت که مقتول، زنی‌37 ساله بود که با 20 ضربه چاقو به قتل رسیده بود. بررسی‌ها نشان می‌داد که قاتل فردی آشنا بود و این دو ظاهرا قصد ازدواج با یکدیگر را داشتند اما به درستی مشخص نبود که علت درگیری آنها در خیابان چه بوده است.

دستگیری در کلبه جنگلی

کارآگاهان اداره دهم پلیس آگاهی تهران، جست و جو برای دستگیری عامل جنایت را آغاز کردند. آنها در گام نخست به تحقیق از خانواده مقتول پرداختند و به این ترتیب هویت قاتل شناسایی شد. خانواده مقتول می‌گفتند که وی از چند ماه قبل با جوانی به نام یاسر در ارتباط بوده و آنها قصد ازدواج با یکدیگر را داشتند اما چند وقتی می شد که با هم دچار اختلاف شده بودند.

در این شرایط بود که ماموران راهی محل زندگی یاسر در پایتخت شدند اما او ساعتی پس از جنایت، وسایلش را جمع کرده و با یک چمدان از خانه گریخته بود. با این حال جست و جو برای یافتن مخفیگاه وی آغاز شد تا اینکه چند روز قبل مخفیگاه او در یکی از روستاهای استان گلستان به دست آمد. متهم در یک کلبه روستایی مخفی شده بود که ماموران با هماهنگی قضایی راهی آنجا شدند و وی را دستگیر کردند.

متهم جوان پس از انتقال به پایتخت، به قتل زن جوان اعتراف کرد و برای انجام تحقیقات تکمیلی در اختیار ماموران اداره دهم پلیس آگاهی پایتخت قرار گرفت.

نمی دانستم قاتلم

مرد جوان در تمام این چند روز خودش را در روستای جنگلی حبس کرده بود و از ترسش جرات نمی کرد به داخل شهر برود یا وارد فضای مجازی شود. هرچند به گفته خودش هرگز تصور نمی کرد که زن مورد علاقه اش را به قتل رسانده و تبدیل به قاتل شده است. گفت و گو با یاسر را می خوانید.

انگیزه ات از قتل زن موردعلاقه ات چه بود؟

من نمی خواستم شهرزاد را بکشم و ناخواسته تبدیل به قاتل شدم. خدا می داند که چقدر ناراحتم و هر شب خودم را سرزنش می کنم که ای کاش آن روز چاقو همراهم نبود. در یک لحظه عصبانی شدم و ناخواسته تبدیل شدم به قاتل.

با شهرزاد چطور آشنا شدی؟

5 ماه قبل در یک کافه او را دیدم و در همان نگاه اول عاشقش شدم. رفته رفته رابطه ما عمیق تر شد تا جایی که به او پیشنهاد ازدواج دادم. چون شهرزاد همان زنی بود که من همیشه در رویاهایم تصورش می کردم.

اما در نهایت جانش را گرفتی؟

متهم اشک می ریزد و ادامه می دهد: پشیمانم،‌خیلی هم پشیمانم. اشتباه کردم،‌ ای کاش خدا به ما فرصت بازگشت به عقب و اصلاح اشتباهات بزرگمان را می داد.

برگردیم به روز حادثه ، چه شد که جان شهرزاد را گرفتی؟

شهرزاد این اواخر رفتارش با من سرد شده بود. دیگر تماس هایم را پاسخ نمی داد. جواب پیامک هایم را یک خط در میان می داد. می دانستم که دیگر نمی خواهد با من باشد. تا اینکه یک روز آب پاکی را روی دستم ریخت و گفت قصد دارد به این رابطه پایان بدهم. احتمال دادم پای شخص دیگری در میان است چون قرار بود با هم ازدواج کنیم اما به یکباره اخلاق و رفتارهایش تغییر کرده بود. روز حادثه با او قرار گذاشتم و می خواستم هر طور شده موبایلش را بگیرم تا آن را بررسی کنم. اما شهرزاد مقاومت می کرد. در نهایت موبایلش را گرفتم و شهرزاد به دنبالم امد تا آن را پس بگیرد. چاقو را برده بودم او را بترسانم و بتوانم با تهدید رمز گوشی را بگیرم.قصدم این بود که فقط بفهمم که آیا شهرزاد به من خیانت می کند یا نه؟ اما او می خواست گوشی را بگیرد و نمی دانم چه شد که از شدت عصبانیت چند ضربه به او زدم. اما تا روزی که دستگیر شدم نمی دانستم شهرزاد فوت شده است.

پس چرا فرار کردی؟

ترسیده بودم. یک درصد احتمال می دادم که او زنده نماند و من قاتل شده بودم. به همین دلیل فرار کردم و در این چند روز سعی کردم بیرون از خانه آفتابی نشوم. حتی گوشی موبایل ها را هم خاموش کرده بودم. با این وجود مخفیگاهم توسط پلیس لو رفت و بعد از دستگیری آنچه که می ترسیدم سرم آمد؛‌شهرزاد جان باخته و من تبدیل به قاتل شده بودم.

کد خبر 848122 برچسب‌ها تهران قتل - قاتل حوادث ایران

دیگر خبرها

  • دستگیری ۲ خواهر قاتل پدر در تهران
  • شناسایی و دستگیری قاتل در خرم‌آباد
  • دستگیری ۳ قاتل فراری در ۳ عملیات ضربتی | عامل قتل با وینچستر دستگیر شد
  • تکمیل بخش عمده بزرگترین پروژه بازآفرینی شهری پایتخت تا آخر شهریور
  • توزیع ۱۰۰ بسته معیشتی در سپیدان
  • دفن جسد زن جوان در باغ شخصی یک مرد | نمی‌خواستم او را بکشم
  • کشف جسد زن ۳۶ ساله در باغ و دستگیری قاتل
  • اختلاف حساب منجر به قتل یک جوان خویی شد
  • جنایت عشقی در خیابان جردن
  • عامل جنایت گاندی نمی‌دانست قاتل است | گفت و گو با متهم